تبادل
لینک هوشمند
پروفایل مدیریت وبلاگ
نام: ناهید
.........................................................
جنسیت: زن
.........................................................
محل سکونت:
.........................................................
سن: 0 / 0 / 0
.........................................................
میزان تحصیلات:
.........................................................
شماره تماس:
.........................................................
ایمیل و ای دی یاهو:
.........................................................
درباره من: به وبلاگ من خوش آمدید
نظرات شما عزیزان:
من از يك شكست تلخ مي آيم\\\" از يك شكسته عاشقانه بگذارهمه براي اين اعتراف
تلخ سرزنشم كنند شكست نه براي پنهان كردن است ونه بهانه پنهان شدن!
مي گويند از صبح بنويس\\\"از آفتاب ومن چگونه از آفتاب بنويسم وقتي تمام وقت
باران پنجره چشمانم را مي شويد!همه دلشان نقش هاي مثبت مي خواهندوآدم هاي خوشحال\\\"اما من گمان ميكنم اين خيلي خوب است كه نمي توانم اداي آدم هاي
خوشبخت رادربيارم قيمت وفا شايد گرانتر از آن بود كه بهانه دوست داشتني زندگيم
ازعهده داشتنش برآيد.
مهم نيست تمام سرزنش ها را مي پذيرم به بهانه تولد حقايق غم انگيزي كه درد را به درد مي آورد وآتش را مي سوزاند.
خلاصه غم سنگيني است كه سرنخواستن دلي دعوا باشد اما هميشه حق با برنده ها
نيست مي شود در عين بازنده بودن سربلند بودواو را از كوچه پس كوچه هاي دنيا
گدايي كرد.
قراراست حقيقت را بگويم...
سخت است بي علاج است دانستنش ادم را كم كم ميكشد گريه شبانه مي آورد اما همين است!خبر كاملا ناگوار وواقعي...
اويكي را جزمن داشت؟!!
سكوت ميكنم تا به خاك سپردن آخرين خاكستر هاي آرزوي بربارفته ام آبرومندانه
باشد!گريه ميكنم با شكوه مثل اقيانوس\\\"بلند مثل اورست او نمي شنود نمي داندكه ماه
خوشبختي مشترك همه ي بي ستاره هاست...
گلايه اي نيست بار ها درد كشيده ام و گفته ام در مسيرعشق حتي اگربه بهانه
نگاه كردن به پشت سرت هم برگردي عاشقي ات تادنيا دنياست زير يك سوال پررنگ و بي جواب مي رود .....
اين ها كه چيزي نيست عزيزم بگذاراز تشابه من ايرادبگيرندنه تفاوت تو!
نازنين ديروز
تلخ سرزنشم كنند شكست نه براي پنهان كردن است ونه بهانه پنهان شدن!
مي گويند از صبح بنويس\\\"از آفتاب ومن چگونه از آفتاب بنويسم وقتي تمام وقت
باران پنجره چشمانم را مي شويد!همه دلشان نقش هاي مثبت مي خواهندوآدم هاي خوشحال\\\"اما من گمان ميكنم اين خيلي خوب است كه نمي توانم اداي آدم هاي
خوشبخت رادربيارم قيمت وفا شايد گرانتر از آن بود كه بهانه دوست داشتني زندگيم
ازعهده داشتنش برآيد.
مهم نيست تمام سرزنش ها را مي پذيرم به بهانه تولد حقايق غم انگيزي كه درد را به درد مي آورد وآتش را مي سوزاند.
خلاصه غم سنگيني است كه سرنخواستن دلي دعوا باشد اما هميشه حق با برنده ها
نيست مي شود در عين بازنده بودن سربلند بودواو را از كوچه پس كوچه هاي دنيا
گدايي كرد.
قراراست حقيقت را بگويم...
سخت است بي علاج است دانستنش ادم را كم كم ميكشد گريه شبانه مي آورد اما همين است!خبر كاملا ناگوار وواقعي...
اويكي را جزمن داشت؟!!
سكوت ميكنم تا به خاك سپردن آخرين خاكستر هاي آرزوي بربارفته ام آبرومندانه
باشد!گريه ميكنم با شكوه مثل اقيانوس\\\"بلند مثل اورست او نمي شنود نمي داندكه ماه
خوشبختي مشترك همه ي بي ستاره هاست...
گلايه اي نيست بار ها درد كشيده ام و گفته ام در مسيرعشق حتي اگربه بهانه
نگاه كردن به پشت سرت هم برگردي عاشقي ات تادنيا دنياست زير يك سوال پررنگ و بي جواب مي رود .....
اين ها كه چيزي نيست عزيزم بگذاراز تشابه من ايرادبگيرندنه تفاوت تو!
نازنين ديروز
[ - ] [ - ] [
] [ ]
] [ ]